مهربانم غم و دوری تا کی؟
بی تو زاری و صبوری تا کی؟
ز دو دیده در غمت همچو غریبی گریان
بی تو تاریکی و نوری تا کی؟
تشنه جرعه ای از مهر ومحبت هستم
بی تو غمگین و سروری تا کی؟
دور از این جمع وبه دور از دل ویار
بی تو پنهان و حضوری تا کی؟
برده ام آرزویت را به اتاقی تاریک
بی تو یکرنگ و غروری تا کی؟
خسته از درد جدایی و گلایه به خدا
بی تو شادی ، غم دوری تا کی؟
"Fati"
No comments:
Post a Comment