Wednesday, March 23, 2005

سیما بینا



می گم این 4 تا با هم خیلی زیبا می شنا
کتاب اسمبلی ، صدای خانوم سیما بینا و اشک و گریه

راستی سال نو همگی مبارک
ما که هیچ جا نرفتیم
امیدوارم همگی سال خوبی داشته باشید
سرشار از عشق ، صفا و صمیمیت

دیشب در خواب گنجشک ها را دیدم
که چه مشتاق لبخند می زدند
دیشب در خواب ماه زیبایی دیدم
که آرام می خندید
دیشب در خواب خش خش برگ های پاییزی را شنیدم
که آرام می گریست
دیشب در خواب نیاز دستهایی را دیدم
که در زیر چانه هایش کز کرده بود
دیشب در خواب پرستوی زیبایی دیدم
که بال گشوده ، پرواز می کرد
دیشب در خواب قصر یخی را دیدم
که بی تو آب می شد
دیشب در خواب سو سوی ستاره ها را دیدم
و هوهوی باد وحشی
که با ابرها بازی می کرد
دیشب صدای پای مسافر خسته ای را شنیدم
که به دنبال گمشده خود می گشت
دیشب .....
ودیشب صدای هق هق خود راشنیدم
که آرام برایت گریست
که خسته به دنبالت گشت
که به روی زیبایت لبخند زد
و در اعماق التماس دستهایت غرق شد



Monday, March 14, 2005

SPRING



دخترک پانزده ساله
که هر شب قبل از آمدن سال نو
به امید پوشیدن جامه ای نو سر به بالین می نهاد

امسال بعد از گذشتن 6 بهار زیبا از عمرش
هر شب به امید تو چشمانش را می بندد
تا شاید
یک شب،فقط یک شب در خوابش بیایی
دستانش را در دست بگیری
و با همان علاقه و عشق و محبت
بهار را با تمام وجود
به پایت بریزد
و بگوید تا آخرین بهار عمر
دوستت خواهد داشت

افسوس
هر شب جز کابوسی بیش نمی بیند

Wednesday, March 09, 2005

on line



الان ساعت 5:45 دقیقه است
من تا ساعت 2 تو بیمارستان بودم
بعدشم که خوابم نبرد
دو سه روزی می شه که حالم اصلا خوب نیست
الان هم سرم خیلی درد می کنه
از مریض بودن بدم می یاد
تا 2 ساعت دیگه هم باید برم کلاس
واااای خداااا
دیروز تو پله ها زمین خوردم
تمام دست و پام کبود شده
..............
از آدم های خود خواه بدم می یاد
از آدم های مغرور بدم می یاد
از آدم های شکاک بدم می یاد
خیلی دلم گرفته
واااای خداااا
چرا همه چیزای خوبو ازم می گیری
چرا دیگه هیچی نیست
حتی یه سلام و احوال پرسی
همه یاد بگیرید
هر وقت دیدید من آنلاینم
شما برید
چرا؟؟؟
چون شاید توقع بیجا دارم
اونم بعد از کلی مدت
کاش می فهمیدم توقع بیجا چیه
که به خاطرش رفتی

Saturday, March 05, 2005

ساز شکسته




هر چند که از آینه بی رنگ تر است
از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است


بشکن دل بی نوای ما را ای عشق
این ساز،شکسته اش خوش آهنگ تر است

سید حسین حسینی



دلم خیلی تنگ شده
واسه یه دنیای کوچیک که ساختمش
واسه لحظه هام
واسه دل سنگت
واسه یه لحظه بودنت
دلم تنگ شده
واسه خنده هات
واسه شونه هات
واسه احساس کردن دستات

چرا نیستی؟؟؟

Wednesday, March 02, 2005

for you



دوست داشتنی ترین و صمیمانه ترین
دوست داشتن ها را با شاخه گلی مریم
به تو تقدیم می کنم
بدان که هر روز دوستت دارم
هر روز بیشتر از روز قبل
و به یادت هستم
و
خواهم بود