Sunday, July 31, 2005

می دونی؟؟؟



می دونی
دنیا خیلی کوچیکه

می دونی
تو دلامون یه جاده هست
که خیلی تنگ و تاریکه

نمی دونم .... شاید می ره به روشنی
شاید به شب .... شاید به یه ابر سیاه خواستنی

می دونی ... تو خش خش صدای برگ
یا های و هوی باد یا مرگ
یه رازیه
نمی دونم...یا شایدم یه بازیه

می دونی .... تو خواستنی ترین چیزا
یا دست نیافتنی ترین چیزا
یه لذت عجیبیه
شاید باشن یا نباشن
نمی دونم ... هر دوش حس غریبیه

می دونی ... تو غلظت مهربونی
یه حسی هست مثل بهار
یه حس گرم وآتشی
یه حس بی صبر و قرار

می دونی ... تو غربت یه دشت سبز
یا وسعت کویر زرد
یه قصه شنیدنی است
یه انتظار خواستنی است


می دونی .... تو چشم تو،فقط مهر و محبته

تو انتظار لحظه هات
یا تو خزون خنده هات
یه حسی هست عاشقونه

اینو بدون که تا ابد
این حست یادم می مونه

No comments: