Sunday, July 04, 2004

اوج آسمان



امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم
رازی باشد با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
از شادی پر گیرم که رسم به فلک
سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمان ها غوغا فکنم
سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یک سر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
با ماه و پروین سخنی گویم
وز روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شب ها
می کاهم از غم ها
ماه و زهره را به طرب آرم
از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لب ها
امشب یک سر شوق وشورم
از این عالم گویی دورم

No comments: