دخترک پانزده ساله
که هر شب قبل از آمدن سال نو
به امید پوشیدن جامه ای نو سر به بالین می نهاد
امسال بعد از گذشتن 6 بهار زیبا از عمرش
هر شب به امید تو چشمانش را می بندد
تا شاید
یک شب،فقط یک شب در خوابش بیایی
دستانش را در دست بگیری
و با همان علاقه و عشق و محبت
بهار را با تمام وجود
به پایت بریزد
و بگوید تا آخرین بهار عمر
دوستت خواهد داشت
افسوس
هر شب جز کابوسی بیش نمی بیند
No comments:
Post a Comment